کد مطلب:217433 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:350
آقایم کشته شد
هنگامی كه امام رضا علیه السلام به سوی ام احمد حركت كرد و فرمود:
«هات التی أودعك ابی، فصرخت و لطمت وجهها وشقت جیبها و قالت: مات والله سیدی». [1] .
آن امانتی كه پدرم به تو سپرده بیاور، ام احمد به مجرد شنیدن این خبر فریاد كشید و شیون كرد و سیلی بر چهره زد و گریبان درید و گفت: به خدا قسم آقای مرا كشته اند.
«اللهم صل علی موسی بن جعفر، و صی الابرار، و امام الأخیار، و عیبة الأنوار، و وارث السكینة والوقار...»
بنال ای دل كه زهرا نوحه گر شد
شب زندانی او را سحر شد
بیا در جسر بغداد و نظر كن
كه موسی سوی جنت رهسپر شد
مرحوم حر عاملی قدس سره نقل كرده است: هنگامی كه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رحلت نمود «امر السندی بوضعه علی الجسر» سندی بن شاهك ملعون دستور داد جنازه ی حضرت را در بغداد روی پل گذاشته و اعلام كردند كه: موسی بن جعفر علیه السلام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
[ صفحه 323]
«و كان الناس ینظرون الیه و لیس به جرح» و مردم بر جنازه ی حضرت نگاه می كردند و در او اثر جراحت و زخمی نمی دیدند.
راوی می گوید: یكی از مخلصین شیعه كه در آنجا بود، شنید، مردمی كه در آنجا جمع شده بودند، می گویند:
موسی بن جعفر علیه السلام با مرگ طبیعی از دنیا رفته و او را نكشته اند. آن شخص مخلص گفت: «انا استخبر منه بما ذات مات؟» من از خود حضرت می پرسم كه آیا با مرگ طبیعی از دنیا رفته یا او را كشته اند؟
گفتند: «انه میت فكیف یخبرك؟» او كه مرده است. چطور به تو خبر می دهد؟ آن شخص مخلص نزدیك آمد و گفت: «یابن رسول الله! انت صادق و ابوك صادق، فأخرنا امضیت موتا ام قتلا؟» ای فرزند پیامبر خدا! تو راستگو و پدرت راستگو است. به ما خبر بده، آیا با اجل طبیعی از دنیا رفته ای یا تو را كشته اند؟
«فنطق و قال: قتلا قتلا قتلا...» امام علیه السلام به لبهایش حركت داده و سه بار فرمود: مرا كشته اند... [2] .
لا حول و لا قوة الا بالله نسئلك و ندعوك باسمك الاعظم یا الله...
خدایا! به حق موسی بن جعفر گناهان ما را عفو كن.
خداوندا! ما را از شیعه های واقعی موسی بن جعفر قرار بده.
بارالها! ما را از شر ظالمان حفظ بفرما.
آمین یا رب العالمین!
«هات التی أودعك ابی، فصرخت و لطمت وجهها وشقت جیبها و قالت: مات والله سیدی». [1] .
آن امانتی كه پدرم به تو سپرده بیاور، ام احمد به مجرد شنیدن این خبر فریاد كشید و شیون كرد و سیلی بر چهره زد و گریبان درید و گفت: به خدا قسم آقای مرا كشته اند.
«اللهم صل علی موسی بن جعفر، و صی الابرار، و امام الأخیار، و عیبة الأنوار، و وارث السكینة والوقار...»
بنال ای دل كه زهرا نوحه گر شد
شب زندانی او را سحر شد
بیا در جسر بغداد و نظر كن
كه موسی سوی جنت رهسپر شد
مرحوم حر عاملی قدس سره نقل كرده است: هنگامی كه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رحلت نمود «امر السندی بوضعه علی الجسر» سندی بن شاهك ملعون دستور داد جنازه ی حضرت را در بغداد روی پل گذاشته و اعلام كردند كه: موسی بن جعفر علیه السلام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
[ صفحه 323]
«و كان الناس ینظرون الیه و لیس به جرح» و مردم بر جنازه ی حضرت نگاه می كردند و در او اثر جراحت و زخمی نمی دیدند.
راوی می گوید: یكی از مخلصین شیعه كه در آنجا بود، شنید، مردمی كه در آنجا جمع شده بودند، می گویند:
موسی بن جعفر علیه السلام با مرگ طبیعی از دنیا رفته و او را نكشته اند. آن شخص مخلص گفت: «انا استخبر منه بما ذات مات؟» من از خود حضرت می پرسم كه آیا با مرگ طبیعی از دنیا رفته یا او را كشته اند؟
گفتند: «انه میت فكیف یخبرك؟» او كه مرده است. چطور به تو خبر می دهد؟ آن شخص مخلص نزدیك آمد و گفت: «یابن رسول الله! انت صادق و ابوك صادق، فأخرنا امضیت موتا ام قتلا؟» ای فرزند پیامبر خدا! تو راستگو و پدرت راستگو است. به ما خبر بده، آیا با اجل طبیعی از دنیا رفته ای یا تو را كشته اند؟
«فنطق و قال: قتلا قتلا قتلا...» امام علیه السلام به لبهایش حركت داده و سه بار فرمود: مرا كشته اند... [2] .
لا حول و لا قوة الا بالله نسئلك و ندعوك باسمك الاعظم یا الله...
خدایا! به حق موسی بن جعفر گناهان ما را عفو كن.
خداوندا! ما را از شیعه های واقعی موسی بن جعفر قرار بده.
بارالها! ما را از شر ظالمان حفظ بفرما.
آمین یا رب العالمین!
[1] اصول كافي، ج 2، ص 285.
[2] اثبات الهدات، ج 3، ص 212.